اختصاصی جوان آنلاین: اقتصاد ایران در دهههای اخیر، به عنوان یکی از کشورهای با تورم بالا معرفی شده است. برخی معتقدند اقتصاد ایران بیشترین دوره تورم بالا را در میان کشورها تجربه کرده است. در سالهای گذشته، برخی میان تورم و رشد تولید، اولویت اصلی را به تولید حتی با وجود ایجاد تورم میدادند. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان تاکید کردند ثبات قیمتها پیشنیاز بهبود تولید اقتصادی است.
اکثر کشورهای توسعهیافته بر مساله تورم حساسیت ویژهای دارند، زیرا میدانند افزایش نرخ تورم باعث درماندگی اقتصاد خواهد شد. اگر به لیست ۱۰ کشور بزرگ اقتصادی دنیا نگاهی بیندازیم، اکثر کشورها دارای نرخ تورم تکرقمی هستند. در سالهای اخیر بحث افزایش نرخ تورم در برخی از اقتصادهای بزرگ دنیا مطرح شده، اما در این کشورها، رونق اقتصادی فدای مهار تورم نشده است.
بنابراین حتی با وجود کاهش رشد اقتصادی سیاستهای انقباضی به منظور مهار تورم در پیش گرفته شده است. به عنوان مثال یکی از کشورهایی که در سه دهه اخیر توانست رشد اقتصادی بالایی داشته باشد و حدود ۸۰۰میلیون نفر از جمعیت خود را از فقر مطلق رهایی دهد، کشور چین است. مطابق بررسیها طی سه دهه اخیر متوسط نرخ تورم این کشور کمتر از ۳ درصد بوده است. در سایه مهار تورم این کشور توانست به یک رشد اقتصادی پایدار دست پیدا کند و پیشبینیها حاکی از آن است که در دهههای آینده اقتصاد این کشور از آمریکا سبقت خواهد گرفت. در مقابل کشورهایی که در دنیا، با تورم بالا در دوره بلندمدت دستوپنجه نرم میکند، نتوانستند به رشد اقتصادی بالا برای توسعه دست پیدا کنند. در این خصوص «جوان آنلاین» گفتگویی با وحید شقاقی شهری داشته که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
مساله تورم و عدم ثبات اقتصادی به یکی از ابرچالش های اقتصاد کشور تبدیل شده است. چه چشم اندازی در این زمینه وجود دارد؟
مساله تورم همان گونه که به آن اشاره کردید یکی از مهمترین مسائل اقتصاد ایران و عارضه ای 50 ساله است و سرمنشاء این پدیده شوم از دهه 50 (از سال 53) بوده که به اقتصاد کشور رخنه کرد و ماندگار شد. تورم صرفا مساله اقتصادی نیست و تنها پیامد اقتصادی ندارد. در کنار پیامد اقتصادی تورم، پیامد فرهنگی، اجتماعی و حتی به هم خوردن تعادل جامعه و پیامد منفی اخلاقی را در پی دارد. ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد و یا طلاق به تورم می رسد. تورم منجر به افسردگی و ناامیدی به آینده می شود. همچنین ربا، احتکار و سوداگری نیز از دیگر معضلات ناشی از تورم است. اینکه چه بخرم و چه بفروشم امروز لقلقه زبان بسیاری از مردم شده همگی ریشه در تورم دارد.
در شرایطی که تورم در جهان از سال 1980 به بعد (غیر از یک سال) تک نرخی بوده، اما میانگین تورم اقتصاد ایران در طول 50 سال اخیر 20 درصد بوده و در چند سال اخیر به 40 درصد یعنی دو برابر رسیده است. اما در کشورهای همسایه و کشورهای دارای منابع نفتی نیز وضعیت تورم قابل قبول است. به عنوان مثال در عربستان تورم تک رقمی مورد توجه بوده است و به غیر از سال 2008 که تورم در این کشور 11 درصد شد مابقی سالها از 1980 به بعد تک رقمی بوده است. بنابراین تورم دو رقمی که حدود 45 سال ایران درگیر آن است، فشار سنگینی به مردم وارد کرده و بالاخص در 5 سال گذشته به دلایل مختلف از جمله تحریم، شرایط بدتر شده است. البته در بحث تورم صرفا مساله تحریم ها نیست که اگر بود، تورم در طول 5 دهه گذشته ماندگار نمی شد.
دلیل گرفتار شدن اقتصاد کشور در بند تورم چیست؟
تورم صرفا پدیده پولی نیست. همچنین شوکهای ارزی و شکاف تولید در این زمینه نقش ویژه ای داشته اند. به طور کلی تورم ریشه در 5 مورد از جمله ناترازی کسری بودجه، ناترازی بانکی، کسری تجاری، کسری حساب سرمایه و شکاف تولید دارد.
چه الزاماتی برای برون رفت از تورم دو رقمی وجود دارد؟
برای مهار تورم باید ریشه آن را از بین برد و در غیر این صورت انتظارات تورمی همیشه به تورم بیشتر دامن می زند. اگر می خواهیم مهار تورم را در اقتصاد داشته باشیم باید ناترازی ها خشکانده شود. باید کسری بودجه را کاهش دهیم. ناترازی بانکها را خنثی کنیم و کسری تجاری غیرنفتی را کم کنیم. به زعم بنده چندین اصلاح ساختاری یا جراحی در این زمینه ضروری است. اصلاح بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح وضعیت صندوق های بازنشستگی، اصلاح بانکها، اصلاح نظام تجاری، مانع زدایی برای خروج سرمایه، اصلاح ساختار برای جلب سرمایه و اصلاح نظام توزیع و ....
لذا باید در مقام عمل اراده ای جدی برای مهار تورم وجود داشته باشد. مثل ریشه دندانی که نیاز به عصب کشی دارد و با هر محرکی درد آغاز میشود، اگر ریشه تورم خشکانده نشود با کوچکترین سیگنالی تورم تشدید می شود. مهار تورم و انجام این جراحی نیز کار سختی است. هر کشوری خواسته ریشه تورم را از بین ببرد، مجبور شده دست به اصلاحات ساختاری بزند که البته بدون هزینه هم نبوده است. اصلاحات ساختاری برنامه دقیق می خواهد، تامین منابع می خواهد، زمانبندی می خواهد، تیم اقتصادی قوی لازم دارد و در این راه بدون شک مقاومتهایی از سوی ذینفعان وجود دارد. به هر حال آنچه باید در نظر داشت همت قوی برای مهار تورم است که سیاستگذاران باید از آن بهره ببرند. مشکل تورم مردم را آزرده کرده و پیامدهای زیادی برای کشور داشته، اما همچنان راه برون رفتی از آن وجود دارد. می توان با برنامهریزی دقیق تورم را درمان و یا حداقل از افزایش ناترازی ها جلوگیری کرد.